نقش تو نقش برآبی بود وبس با توبودن چون سرابی بود وبس
رفتنت انگار همچون آمدن مثل رویا یا نه خوابی بود وبس
فکر می کردم تورا عاشق شدم عشق پاکت منجلابی بود و بس
کاخ عشقی که برایم ساختی دیر ویران وخرابی بود وبس
های ای آنکه مرا دادی فریب خنده ات برق شهابی بود وبس
آنهمه مهر وصداقتهای تو قصه پرآب و تابی بود وبس
داستان با تو بودن حیف حیف! ماجرای پرشتابی بود وبس
چهره ات از دور روشن می نمود روی آن رنگ و لعابی بود وبس
سهم تو از من چه بود عشق ریا!؟ سهم من قلب کبابی بود وبس
درود
دو صد بدرود
چطوری همشهری ؟
خوشبختم از آشنایی تون
یه سوالی
الان معلم ادبیاتی ؟
به منم سر بزن
بدرود
سلام
دوست عزیز
بسیار جالب و زیبا بود
امیدوارم سری هم به نبض خیال من بزنید
و
و
و
حتما نظر بدین
از شعر با قافیه چیزی سرم نمی شه به عنوان منتقد فقط می گم خیلی خوبه...
هنرمندانه هم هست...
به منم سر بزن.
دوستان
آدرس وبلاگ دوباره همون قبلیه
اگه خواستین بیاین پیشم
خوشحال می شم
سلام....خوبی؟؟
سری به ما نمی زنی؟؟؟
سال نو رو پیشا پیش بهت تبریک می گم....
امیدوارم سال خوبی داشته باشی و هرچی از خدا می خوای بهت بده اول هم سلامتی.....
منو یادت نره دعا کنی......
سلام
چطوری؟؟؟خوبی؟؟؟
امیدوارم همیشه سلامت و خوش باشی
من آپ کردم.....
منتظرتم......
سلام دوست خوبم.........
خوبی؟؟؟
نیستی؟؟؟
دیگه آپ نمیکنی؟؟
سرشار از احساسات ناب.
عالی بود.
من آپم
من ستار ام غزیبم تو اوج اون نگاهت
بنویس عشق و تو شبهام میمونم چشم به راهت
سام من یه شاعر لاغر مردنیه ۱۷ سالم که شعرام زیاد قشنگ نیست شاید بعضیاشوت به درد بخورن
سلام...
اتفاقی آشنا شدم با این خونه سبزتون...
عالیه... همونی که همیشه دنبالش میگردم...
خسته شدیم از بس وبلاگهای کپی پیستی دیدیم و حرف دل های داغ داغ نخوندیم..
ممنون از قلمتون...[گل]
سلام
با مطالب جدید آپم سربزنی خوشحال میشم
بمن سربزن شاعر لاغر مردنی