عجب

fgo63r301iddd6ojra9.bmp 

دلتنگ دلتنگم چرا یادی نکردی از دلم 

از تو وفای بی وفا جز غم چه گشته حاصلم؟ 

 

دیرآمدی ای سنگدل درخود شکستم بیصدا 

حالا بیا خنجر بزن ای نازنین ای قاتلم ! 

نظرات 6 + ارسال نظر
ثمین شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ب.ظ http://fardai-behtar.blogsky.com/

من که هر چی میگذره بیشتر بی وفایی آدما بهم ثابت می شه

وفا دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ

بنام عشق بنام تو نگشتم من جدا ازتو
تمام خاطرم هرگز نگشت رها ازتو
همیشه باتو بودم تو غافل زمن آری!
حال که دلگیرم منم بیمار دوا ازتو
بگیر دستم تا بدانی حس قلب خاموشم را
تمام جسم من چشم فقط نیم نگاه ازتو

نمیدونم منظورمو خوب ادا کردم یانه؟

وفا جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:18 ب.ظ

چه درخواب وچه بیداری من ازیادت نمی کاهم
تو را هر لحظه چو احساس نیما چشم درراهم
غزلهایم یکایک نذر چشمان غزل گویت
که من با تو جهانی را سراسر شعر همراهم
همیشه درخیال من سوالی نقش می بندد
که آیا لحظه ای آسوده می مانیم ما باهم؟
تو را همراه خود خواندم ولی درنیمه های راه
جداشد ازدستهای سردت دستان گمراهم
هوایت می کشاند برگ دل را دم به دم سویی
چه می خواهی ازاین دل از راه بی راهم؟
زمن دوری ولی درشعرهایت ازغم نشانی نیست
تورامثل تمام شاعران حساس می خواهم
اگرچه لحظه ای درسایه ات ننشسته ام اما
زیادت ای درخت آرزو هرگز نمی کاهم

وفا یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 09:05 ب.ظ

سلام
چه عجب آپ کردی
مردم بس سرزدم ودیدم خبری ازت نیست
راستی من آخرش نفهمیدم بهت سربزنم یانه؟میام انگار اذیت میشی وقتی هم که نمیام که باز دلخوری
چه توقعی ازم داری ؟
منتظرم
تازه من اددت کردم ولی شما منو ادد نکردی.

پگاه یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام
ازاینکه اینگونه منو مخاطب قرار دادین وهمچین شعری نوشتین واقعا دلخورم
مگه من باشما چکار کردم؟؟
واقعاکه....

وفا پنج‌شنبه 24 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:48 ب.ظ

سلام
راستی این شعرم برای شما گفتم

من ننام تو را لاغر مردنی ای نوید
بلکه نامم شاعر شعر سپید
گرچه هستی لاغر وبی ادعا
باشد احساس درونت بی انتها
کاش احساس مرانیز بارور کنی
دردلت حرف مرا باور کنی
تا بگردم همره اشعار تو
آرزویم بود گردم همکارتو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد